صفحه اصلی / منابع آموزشی / رشته امور مالی و بازرگانی / تحلیلگری بازارهای مالی بین المللی / رکود و تورم
رکود و تورم 1403/09/05 نظرات: بازدیدها: 42832 تورم و رکود تورم (Inflation) تورم به افزایش سطح عمومی قیمتها در یک اقتصاد اطلاق میشود که به کاهش قدرت خرید پول منجر میگردد. این پدیده زمانی رخ میدهد که مقدار پول در گردش یا تقاضا برای کالاها و خدمات از عرضه آنها بیشتر شود، و پیامد آن کاهش ارزش پول است. تورم میتواند توسط عوامل مختلفی ایجاد شود و به روشهای متفاوتی بر اقتصاد تأثیر بگذارد. انواع تورم تورم ناشی از تقاضا (Demand-Pull Inflation) این نوع تورم زمانی رخ میدهد که تقاضا برای کالاها و خدمات از توان عرضه آنها بیشتر شود. این پدیده معمولاً در زمان رشد اقتصادی یا هنگامی که مردم درآمد بیشتری دارند و تمایل به خرید بیشتر کالاها دارند، اتفاق میافتد. یکی از عوامل کلیدی در ایجاد این نوع تورم افزایش هزینههای دولتی، کاهش نرخ بهره، یا افزایش دسترسی به وامهای بانکی است. تورم ناشی از فشار هزینه (Cost-Push Inflation) این نوع تورم ناشی از افزایش هزینههای تولید است، که میتواند به دلیل افزایش قیمت مواد اولیه، نیروی کار، یا انرژی رخ دهد. وقتی که هزینه تولید کالاها افزایش مییابد، تولیدکنندگان این هزینهها را به مصرفکنندگان منتقل میکنند، و این امر موجب افزایش قیمتها میشود. این نوع تورم بهویژه در زمانهایی که عرضه کالاهای اصلی مثل نفت کاهش مییابد، قابل توجه است. تورم ساختاری یا انتظاری (Built-In or Wage-Price Inflation) در این نوع تورم، افزایش هزینه زندگی و دستمزدها در یک چرخه مداوم منجر به افزایش قیمتها میشود. به عبارتی، وقتی قیمتها افزایش مییابد، مردم برای حفظ قدرت خرید خود تقاضای افزایش دستمزد میکنند. این افزایش دستمزد باعث افزایش هزینههای تولید و در نتیجه افزایش قیمتها میشود. اندازهگیری تورم تورم بهطور کلی از طریق شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) اندازهگیری میشود. شاخص قیمت مصرفکننده تغییرات قیمت سبدی از کالاها و خدمات مصرفی را بررسی میکند، در حالی که شاخص قیمت تولیدکننده قیمت کالاها و خدماتی را که توسط تولیدکنندگان فروخته میشوند، ردیابی میکند. رکود (Recession) رکود به یک دوره پایدار کاهش در فعالیتهای اقتصادی اشاره دارد که معمولاً برای حداقل دو فصل متوالی به طول میانجامد. در رکود، تولید ناخالص داخلی (GDP) کاهش مییابد، نرخ بیکاری بالا میرود، و درآمدها و مخارج مصرفی کاهش پیدا میکند. رکود میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد و پیامدهای گستردهای بر اقتصاد و جامعه داشته باشد. عوامل ایجادکننده رکود کاهش تقاضا زمانی که مصرفکنندگان به دلیل کاهش درآمد یا کاهش اعتماد به اقتصاد هزینههای خود را کاهش میدهند، سطح کلی تقاضا کاهش مییابد. این کاهش تقاضا منجر به کاهش تولید و در نهایت کاهش اشتغال میشود. کاهش سرمایهگذاریها در دورههای رکود، شرکتها معمولاً از سرمایهگذاری و توسعه دست میکشند زیرا پیشبینی میکنند که سودآوری کاهش خواهد یافت. این امر میتواند به کاهش کلی تولید و افزایش بیکاری منجر شود. سیاستهای پولی و مالی محدودکننده سیاستهای مالی و پولی، مانند افزایش نرخ بهره، ممکن است باعث کاهش فعالیت اقتصادی شود. وقتی که نرخ بهره بالا میرود، هزینه وامگیری افزایش یافته و مردم و کسبوکارها کمتر وام میگیرند، که منجر به کاهش مخارج و سرمایهگذاری میشود. رکود تورمی (Stagflation) رکود تورمی وضعیتی است که در آن تورم بالا و رکود اقتصادی همزمان رخ میدهند. این پدیده غیرمعمول و چالشبرانگیز است زیرا سیاستهای اقتصادی که برای کنترل تورم بهکار میروند، معمولاً منجر به کاهش رشد اقتصادی میشوند و برعکس. رکود تورمی میتواند به دلایل متعددی مانند شوکهای عرضه (مانند افزایش ناگهانی قیمت نفت)، افزایش هزینههای تولید، و سیاستهای نادرست اقتصادی رخ دهد. مثال رکود تورمی: شوک نفتی دهه ۱۹۷۰ در دهه ۱۹۷۰، افزایش ناگهانی قیمت نفت که ناشی از تحریمهای نفتی بود، باعث افزایش هزینههای تولید در سراسر جهان شد. این افزایش قیمت نفت، تورم بالا را بههمراه داشت و در عین حال، رشد اقتصادی نیز کاهش یافت که نمونهای از رکود تورمی بهشمار میرود. تفاوتها و روابط بین تورم و رکود تفاوت اصلی بین تورم و رکود در تأثیرات آنها بر اقتصاد است. تورم با افزایش سطح عمومی قیمتها و کاهش قدرت خرید پول همراه است، در حالی که رکود با کاهش تولید و اشتغال و افت کلی فعالیتهای اقتصادی همراه است. ارتباط بین تورم و رکود پیچیده است و بسته به سیاستها و شرایط اقتصادی متفاوت، میتواند تأثیرات مختلفی داشته باشد. بهطور معمول، تورم و رکود در تضاد هستند، اما رکود تورمی نشان میدهد که در برخی موارد میتوانند همزمان رخ دهند. چالشهای سیاستگذاری اقتصادی در مقابله با تورم و رکود پیشگیری از رکود یا کنترل تورم نیاز به ابزارهای متفاوتی دارد، و این ابزارها گاهی با یکدیگر تناقض دارند: درمان تورم: کنترل تورم معمولاً از طریق سیاستهای پولی انقباضی انجام میشود، یعنی افزایش نرخ بهره و کاهش عرضه پول. این امر میتواند تقاضا را کاهش دهد و تورم را پایین بیاورد، اما خطر رکود را افزایش میدهد. درمان رکود: مقابله با رکود اغلب از طریق سیاستهای مالی و پولی انبساطی انجام میشود، مانند کاهش نرخ بهره و افزایش هزینههای دولتی. این روشها ممکن است باعث افزایش تقاضا و کاهش بیکاری شوند، اما خطر ایجاد تورم را به همراه دارند. بنابراین، سیاستگذاران در شرایط پیچیده اقتصادی باید بین اهداف مختلف تعادل برقرار کنند تا از تورم بیشازحد و رکود اقتصادی جلوگیری کنند.